English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (8827 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
communication link U تسلسل مخابراتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
excitation U انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
high class communication set U دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
spurious signal U علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
communication link U رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication security monitoring U کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
communication security account U میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
enchainment U تسلسل
concatenation U تسلسل
track U تسلسل
tracks U تسلسل
tracked U تسلسل
serialization U تسلسل
progressions U توالی تسلسل
coneatenation U تسلسل سلسله
stream of consciousness U تسلسل روانی
continuity U استمرار تسلسل
the vicious circle U دور تسلسل
timeline U تسلسل زمانی
suits U تسلسل نوع
suited U تسلسل نوع
vicious circle U دور و تسلسل
continuity of operations U تسلسل عملیات
sorites U تسلسل منطقی
progression U توالی تسلسل
serializability U قابلیت تسلسل
propagation sequence U تسلسل انتشار
suit U تسلسل نوع
sequence U ترادف تسلسل
sequences U ترادف تسلسل
wage price spiral U دور تسلسل دستمزد
chronologic U دارای تسلسل تاریخی
continuum U رشته مسلسل تسلسل
chronological U دارای تسلسل تاریخ
seriate U دارای تسلسل یاشماره ترتیب مسلسل
communication line U خط مخابراتی
signal communications U ارتباطات مخابراتی
communication security U تامین مخابراتی
communications link U پیوند مخابراتی
signal services U قسمتهای مخابراتی
signal services U خدمات مخابراتی
communication signal U سیگنال مخابراتی
communications channel U کانال مخابراتی
communications processor U پردازنده مخابراتی
communications protocol U پروتکل مخابراتی
communications satellite U ماهوارههای مخابراتی
communications system U سیستم مخابراتی
signal security U تامین مخابراتی
signal flag U پرچم مخابراتی
communication satellite U ماهواره مخابراتی
communication network U شبکه مخابراتی
copying U نگهبان مخابراتی
telenet U شبکه مخابراتی
communication cover U پوشش مخابراتی
communication deception U فریب مخابراتی
copied U نگهبان مخابراتی
copies U نگهبان مخابراتی
copy U نگهبان مخابراتی
additives U پیوند کد مخابراتی
additive U پیوند کد مخابراتی
communications software U نرم افزار مخابراتی
selsyn U سیستم سینکرونیزه مخابراتی
signal U علایم مخابراتی مخابرات
phonetic alphabet U کلمات قراردادی مخابراتی
signaled U علایم مخابراتی مخابرات
communications control unit U واحد کنترل مخابراتی
signalled U علایم مخابراتی مخابرات
communications server U سرویس دهنده مخابراتی
way station U ایستگاه رله مخابراتی
volumes U قدرت دستگاه مخابراتی
ace high U سیستم مخابراتی قمرمصنوعی
common user net work U شبکه مخابراتی مشترک
communication standing instructions U دستورات ثابت مخابراتی
standing signal instructions U دستورات ثابت مخابراتی
communication security U برقراری تامین مخابراتی
volume U قدرت دستگاه مخابراتی
communication relay ship U ناو تقویتی مخابراتی
signal security U حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
spot net U شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
phase jitter U اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
programmable communications interface U رابط مخابراتی برنامه پذیر
fire direction net U شبکه مخابراتی هدایت اتش
courier U ماهواره مخابراتی رله کننده
directed net U شبکه توجیه شده مخابراتی
relay U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relayed U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relays U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
communication security custodian U مسئول وسایل تامین مخابراتی
approved circuit U مدار تصویب شده مخابراتی
couriers U ماهواره مخابراتی رله کننده
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
cover U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
covers U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
coverings U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
lock on U باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن
simplex circuit U مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
tie line U کانال مخابراتی کرایه داده شده
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
monitored U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitors U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
single line U مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
monitor U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
parrot U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroting U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted U وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
symbolic form U علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
communication security custodian U مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
cirvis U دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
clocking U روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
ecom U Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
pogo U در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
multidrop line U پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
telpak U سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
compromising emanation U پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
helical wave guide U لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
demodulator U دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
auto cat U هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
cattage key people U افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
syllabary U حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
Recent search history Forum search
2Call sign
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com